نقش زن در قیام عاشورا
پس از تجلی اسلام در جهان و احیای حقوق از دست رفته زن در جامعه، زن هویت و اصالتخویش را باز یافت و با حفظ ارزشهای دینی، در مسائل مهم اجتماعی - سیاسی شرکت جست و چه بسا، نام و حماسه بعضی از ایشان در تاریخ ماندگار گردید . از جمله حوادث عظیم در تاریخ اسلام و بلکه در تاریخ جهان، واقعه حزنانگیز و جانسوز کربلاست .
حماسه کربلا، یک رویکرد بزرگ سیاسی، اجتماعی و تربیتی است که اگر این حماسه را احیا کننده اسلام بدانیم، باید سهمی عظیم برای زنان در آن قائل گردیم; زیرا اگر نبودند زنان شجاع، با ایمان و پاکباخته در صحرای کربلا، رسالت عظیم حسینی ناتمام میماند .
چه بسیار دلاوریها و جان فشانیها که در این صحنه، از زنان بروز و ظهور یافت و تا ابدیتبر تارک تاریخ حک گردید .
و به همین دلیل است که علامه شهید مطهری میفرمایند: «تاریخ کربلا، یک حادثه و تاریخ مؤنث است، یعنی یک حادثه مذکر - مؤنث است . حادثهای که مرد در آن نقش دارد، زن نقش دارد، ولی مرد در مدار خودش، و زن در مدار خودش .» (1)
آری، این بانوان آگاه و معتقد، وظیفه دینی خویش را در قیام عاشورا، با حفظ هنجارهای اسلامی، به بهترین وجه به انجام رسانیده و نشان دادند که یک زن میتواند در بزرگترین و مهمترین حماسه انقلابی و دینی عصر خویش سهمی عظیم و افتخار آفرین داشته باشد، تا در آینده نیز زنانی مخلص و با ایمان تداوم دهنده حرکت ایشان در راه حفظ مبانی و ارزشهای اسلامی باشند .
همراهی زنان با امام حسین ( علیهالسلام)
آن گاه که ابا عبدالله الحسین ( علیهالسلام)، عازم سفر جهت مبارزه با بی عدالتیها گردید، در جمع یارانش، عدهای از زنان هاشمی و غیر هاشمی نیز حضور داشتند .
ایشان زنان دلیر و متهوری بودند که با ترسیم نیکویی از حیات، با گامهای استوار و به رهبری امام حسین ( علیهالسلام) در مقابل بیدادگریها ایستادند و با درک عمیق از انقلاب حسینی، حماسهها آفریدند . آنان با گذشت از لذائذ مادی و غلبه بر هواهای نفسانی، به چنان درجهای از ایمان و تعهد رسیده بودند، که لیاقت همراهی با امام حسین ( علیه السلام) و دفاع از حریم اسلام را پیدا کردند .
امام حسین ( علیهالسلام)، برای این سفر زنانی را برگزیده بود که سخنورانی عالمه، شیر زنانی مؤمنه و خدمتگزارانی شایسته برای اسلام بودند .
امام حسین ( علیهالسلام) بهتر از هر کسی آگاه بود که این بانوان بزرگ، کامل کننده رسالت عظما و عظیم وی خواهند بود . به همین جهت ایشان را با خود همراه ساخت .
البته عده دیگری از زنان نیز گرچه در جمع همراهان امام نبودند، اما خدمات ارزندهای را در جهت قیام اباعبدالله ( علیهالسلام) انجام دادند . که در ذیل به برخی از آنها اشاره مینماییم:
1 - ماریه دختر سعد
وی از قبیله عبدالقیس و از شیعیان ساکن بصره بود . او در شرایط اختناق بصره، منزل خود را در اختیار شیعیان قرار داد تا محلی برای اجتماع ایشان، جهت مشورت پیرامون چگونگی پیوستن به امام حسین ( علیهالسلام) باشد . (2)
از این انجمن، چند تن، چون «یزید بن نبیط» (3) و دو پسرش، عازم کربلا شدند و در قیام عاشورای امام حسین ( علیهالسلام) به شهادت رسیدند .
2 - طوعه
طوعه همان زنی بود که در شرایط وحشت زای کوفه، به حمایت از مسلم پرداخت و او را در خانه خویش پناه داد و سیراب نمود . (4)
این اقدام طوعه در آن شرایط سخت، خود نوعی شجاعت و دلاوری بود; زیرا او با وجود این که پسرش از عمال ابن زیاد بود و در پی دریافت جایزه، حریصانه به دنبال مسلم گشت، او را پناه داد و خود را در معرض خطر انداخت .
3 - «دلهم» یا «دیلم»
«دلهم» همسر «زهیر بن قین» یکی از یاران فداکار امام در حماسه کربلا بود . او، همسرش را که از طرفداران عثمان بود، برای پیوستن به امام تشویق نمود، (5) و بدین ترتیب یاوری دیگر برای امام حسین ( علیهالسلام)، به جمع کربلاییان پیوست .
اگر نبود هشدار «دلهم» ، زهیر توفیق نمییافتبا امام ( علیهالسلام) آشنا شود و به شرف و عزت ابدی نائل گردد .
اینان نمونههایی از زنان فداکار و از خود گذشتهای بودند که در دورانی که مردان در رکود و رخوت به سر میبردند و منافع و امیال دنیوی را بر عقیده و ایمان مقدم میداشتند، در حد توان خویش، امام حسین ( علیهالسلام) را یاری نمودند .
نقش زن در روز عاشورا
نقش زنان در روز عاشورا را از چند منظر میتوان مورد بررسی قرار داد:
1 - پشتیبانی و حمایت از امام حسین ( علیهالسلام)
زنان کاروان حسینی، با بینشی ژرف، به حمایت از امام حسین ( علیهالسلام) پرداختند . ایشان چه قبل از شروع قیام و چه بعد از آن، حامیانی استوار و فداکار برای مولایشان بودند و این را با ترغیب مردانشان به مبارزه، با خطابههای شورانگیز و ... به اثبات رسانیدند .
2 - تشویق و ترغیب رزمندگان به مبارزه
در روز عاشورا، آن گاه که جنگی نابرابر میان سپاه دشمن و امام حسین ( علیهالسلام) و یارانش در حال وقوع بود، زنان دلیر و پاکباز، با آگاهی از نتیجه ظاهری جنگ، مردان خویش را به مبارزه علیه نابخردان و نامردمان ترغیب نمودند . آنان به چنان درجهای از اعتقاد رسیده بودند که در برابر خدا، تسلیم محض بودند . اگر کمی دقت نماییم، میبینیم که آنان میتوانستند دنیا را بر آخرت و عقاید خویش ترجیح داده و با اصرار از همسران خود بخواهند که از معرکه بگریزند . اما نه تنها این کار را نکردند، بلکه مشوق مردانشان برای مبارزه و حفظ اسلام بودند . تاریخ عاشورا نمونههای متعددی از این بزرگواران را به ما معرفی مینماید:
یکی از این بانوان، «ام وهب» همسر عبدالله بن عمیر بود . وقتی که عبدالله قصد پیوستن به سپاه امام را داشت، همسرش نیز با او به کاروان امام پیوست . او در روز عاشورا، با تشویق همسرش به نبرد، به یاری او شتافت . و آن گاه که بر سر پیکر پاک همسرش حاضر گشت، توسط سپاه دشمن به شهادت رسید . او تنها زن شهید در میدان کربلا بود . (6)
«بحریه» مادر عمرو بن جناده، زن سلحشور دیگری بود، که پس از شهادت همسرش در روز عاشورا، پسرش را به حمایت از امام و رفتن به میدان امر کرد . پس از شهادت پسر، دشمن سر بریده او را به سوی مادر پرتاب کرد، اما این شیر زن، با افتخار، سر فرزند را دوباره به سوی سپاه دشمن پرتاب نمود و گفت: ما چیزی را که در راه خدا دادهایم، باز پس نمیگیریم . (7)
3 - صبر و ایثار و مقاومت
بردباری و ایثار زنان و مادران شهدا از جمله مسائل شگفتانگیز واقعه کربلاست . آنان به رهبری زینب ( علیهاالسلام) از عزیزترین سرمایههای عمر خود، در راه عقیده و اندیشههای متعالی خویش گذشتند . مرگ برادران، در خون غلتیدن شوهران، و حتی شهادت فرزندان نتوانست، گامهای ایشان را در راه هدفشان متزلزل سازد .
بعضی از آنان، در نهایت ادب و اخلاص، حتی برای گرفتن پیکر پاک شهدایشان از خیمهها بیرون نمیآمدند و احساسات خود را مخفی کرده و صدا به گریه و شیون بلند نمیکردند، تا مبادا امام حسین ( علیهالسلام) در مقابل آنها شرمنده گردد .
هنگامی که امام ( علیه السلام)، پیکر پاک علی اصغر را پشتخیام آورد تا دفن نماید، مادر علی اصغر برای دفن او حاضر نشد . همین طور وقتی که پیکر بی جان علیاکبر و قاسم را آوردند، مادران آنها از خیمه بیرون نیامدند . حضرت زینب ( علیهاالسلام) نیز پس از شهادت دو فرزندش، بیرون نیامد تا امام ( علیهالسلام) شرمنده نگردد . (8)
و این ایثاری ظریف و مقاومتی بی نظیر است که در روز عاشورا به نمایش گذاشته شد .
4 - شرکت مستقیم در نبرد
زنان در اکثر جنگهای صدر اسلام شرکت داشتند، اما نقش زنان در عاشورا نقشی متفاوت بود . جنگ نابرابر، احساسات عمیق زنان را برانگیخت و بعضی از آنها، برای حمایت از امام حسین ( علیهالسلام)، به صحنه نبرد آمدند و با تیرک خیمه که تنها سلاح آنان بود، به سوی دشمن هجوم بردند و تعدادی از سپاهیان کفر و نفاق را به هلاکت رساندند . بحریه مادر عمرو بن جناده (9) و ام وهب همسر عبدالله بن عمیر (10) از جمله این سلحشورانند .
5 - اطاعت از امام ( علیهالسلام)
زنان، در قیام حسینی، انسانهایی کمال یافته، با هدف، مؤمن راستین و با اخلاص بودند که با تسلیم محض در برابر اوامر الهی و امامشان توانستند سرافراز از امتحان پروردگار بیرون آیند .
آن گاه که این بانوان بزرگ، به سوی دشمن حمله ور میشدند، هیچ کس نمیتوانست آنان را از مبارزه باز دارد . اما هنگامی که امام به ایشان فرمان بازگشت میداد، بی هیچ سخنی به خیمهها باز میگشتند . این بانوان از موقعیتحساسی که امام در آن قرار داشت، با خبر بودند و به همین منظور، زمینه اضطراب و نگرانی امام را فراهم نمیکردند . و هرگز بر خلاف رضای امام ( علیهالسلام) حرکتی نمیکردند و سراسر وجودشان، آکنده از رضا و تسلیم بود .
6 - آرام کردن کودکان و تسلی آنان
وظیفه زنان، در روز عاشور، بسیار سنگین بود . آنان علاوه بر این که شاهد شهادت مردانشان بودند، بایستی کودکان تشنه و مضطرب را آرام میساختند تا مبادا صدای گریه آنها، دیگر رزمندگان را دچار تزلزل کند . آن گاه که خیمهها آتش گرفت و کودکان هراسان به بیابان گریختند، این زنان بودند که جگر گوشههای آل رسول را پیدا کردند، در آغوش کشیدند و آرام نمودند . و بدین ترتیب بود که کوهها در مقابل استقامت زنان کربلایی، سر تعظیم فرو آوردند و صحراها در برابر وسعت وجودی ایشان احساس حقارت کردند .
________________________________________
1 - شهید مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص 289 .
2 - محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ج 5، ص 353; شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص 532 .
3 - شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص 532 .
4 - محمد بن جریر طبری، همان، ص 373 .
5 - علامه سید محسن امین عاملی، امام حسن و امام حسین، ص 184 .
6 - احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج 3، ص 193; محمد بن جریر طبری، همان، ص 437 .
7 - عبدالله ممقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج 3، ص 83; محمد بن جریر طبری، همان، ص 353 .
8 - نقش زنان مسلمان در صدر اسلام، ص 26 .
9 - عبدالله ممقانی، همان .
10 - احمد بن یحیی بلاذری، همان .